افق تامین در صنعت

افق تامین و عرضه در صنعت
⦿ خلاصه
یکی از بزرگترین بحران های دهه اخیر، شیوع جهانی ویروس کرونا است، که زندگی روزمره، اقتصاد و زنجیره های تامین و عرضه را در سرتاسر دنیا تحت تاثیر قرار داده است. این بحران، ضربه سختی به ساختارهای زنجیره های تامین و عرضه وارد آورده است، بطوریکه زنجیره--های تامین و عرضه را در معرض آسیب پذیری و در هاله ای از ابهام فرو برده است. اثرات کووید 19 آنقدر عمیق است که حتی پس از فروکش کردن آن نیز، تهدیدهای دیگری از قبیل: سیاست های ناسیونالیستی کشورها، تمایلات استراتژیکی/ تاکتیکی به مساله ی تنوع، رقابت بالا در جایگزینی روش های حمل و نقل پاک، تاثیر اتوماسیون (ماشینی شدن) ...

پی ریزی اساس و مبنا

یکی از بزرگترین بحران های دهه اخیر، شیوع جهانی ویروس کرونا است، که زندگی روزمره، اقتصاد و زنجیره های تامین و عرضه را در سرتاسر دنیا تحت تاثیر قرار داده است. این بحران، ضربه سختی به ساختارهای زنجیره های تامین و عرضه وارد آورده است، بطوریکه زنجیره–های تامین و عرضه را در معرض آسیب پذیری و در هاله ای از ابهام فرو برده است.

اثرات کووید 19 آنقدر عمیق است که حتی پس از فروکش کردن آن نیز، تهدیدهای دیگری از قبیل: سیاست های ناسیونالیستی کشورها، تمایلات استراتژیکی/ تاکتیکی به مساله ی تنوع، رقابت بالا در جایگزینی روش های حمل و نقل پاک، تاثیر اتوماسیون (ماشینی شدن) هوشمند، و همچنین اثرات تغییرات آب و هوایی به جهت مختل کردن و شکل گیری جدید زنجیره های تامین و عرضه ادامه خواهند داشت.رهبران بازار و صاحبان کسب و کار می بایست بطور مداوم زنجیره های تامین و عرضه و همینطور نوسانات قیمت ها را که دائما در حال تغییر هستند، رصد نمایند و این مساله موجب وابستگی شدید ایشان به اطلاعات و اخبار بازار گردیده است؛ و این مساله نقش سامانه های آنلاین اطلاع رسانی نوسانات بازار را بسیار پر رنگ خواهد نمود.نگاه زنجیره های تامین و عرضه در بازارهای معدن کاری و فلزات، به فضای پیچیده و مبهم پسا کرونا میباشد.

  • مهمترین فاکتورهایی که کسب و کارها در دوران پسا کرونا می بایست به آنها توجه داشته باشند، عبارتند از:

بیماری کووید 19 بطور کامل زنجیره های عرضه و تقاضا را دستخوش تغییرات قرار داده است؛ و به سرعت اخبار مربوط به آن به الویت شماره یک رسانه ها و همچنین سیاست های اقتصادی و حکومتی دولت ها تبدیل گردیده است. تصور بازگشت به دوران قبل از شیوع این بیماری بسیار دشوار است؛ هرچند قبل از شیوع این بیماری نیز زنجیره های تامین و عرضه تحت تاثیر عوامل پر قدرتی نظیر نیروهای جبری و تهدیدهای داخلی و خارجی، تغییرات شدید آب و هوایی، آئین نامه ها و تعرفه های گمرکی، عوامل ملی، قومیتی یا منطقه ای، جغرافیایی و جنگ ها، که موجب نوسان قیمت و عدم ثبات بطرز غیر قابل باوری، شده است.

بازارهای فلزات، همواره تحت تاثیر تغییر و تحولات سریع عوامل عرضه و تقاضا بوده است و پس از شیوع ویروس کرونا و آغاز موج جهانی تعطیلی بازارها از کشور چین، شرایط پیچیده تری پیدا کرد و موجب کاهش شدید تقاضای جهانی فلزات گردید و این امر باعث شد شرکت های چینی با ارائه تخفیفات گسترده موجب کاهش قیمت ها شوند. از طرف دیگر موج تعطیلی ها موجب افزایش تاثیر هزینه های عملیاتی و سربار کارخانه ها گردید؛ همچنین پس از بازگشایی کارخانه های ذوب فلزات، به دلیل تعطیلی معادن آمریکای لاتین و آفریقا و توقف صادرات آنها از نظر تامین مواد اولیه مشکلات جدی بوجود آمد. این تاثیرات در مورد سنگ منگنز به مراتب نسبت به سایر فلزات بیشتر احساس گردید.

همچنین بدلیل آنکه جریان عرضه از طریق محدودیت های دولتی در آفریقای جنوبی و هند کنترل شده و رو به کاهش رفتند، قیمت ها از طریق حمل دریایی و نیز بازارهای داخلی در اواسط ماه آوریل بین 30 تا 40 درصد به نسبت شروع سال بالاتر بودند. بدلیل تعطیلی صنایع و عدم عرضه ی آهن قراضه در کشورهای صنعتی، موجودی انبارهای آهن ضایعات رو به کاهش نهاد و همین امر موجب افزایش قیمت انواع آهن قراضه گردید. همچنین در برخی از فلزات نظیر سیلیکن که عنصر اصلی مورد استفاده در صنعت خودرو میباشد، جو روانی ناشی از حس خطر کمیاب شدن این عنصر موجب افزایش شدید قیمت آن گردید.

 از سویی، بازارهای دیگر با کاهش قیمت مواجه شدند؛ بطور مثال آلومینیوم به دلیل تقاضای پایین از طرف کارخانجات ذوب فلزات، کاهش قیمت تدریجی را پس از یک دوره سه ساله رشد، تجربه کرده است. تعطیلی بازارها بر روی فلز آلومینیوم موجب کاهش قیمت های این عنصر گردید. این در حالیست که از سال 2018 تا اواخر 2019 روند کلی قیمت های آن صعودی بوده است. همانطور که مشاهده نمودیم، اثرات شیوع ویروس کرونا در بسیاری از موارد در طول این بازه ی چند ماهه ی شیوع به مهمترین عامل تحولات عرضه و تقاضا و نوسانات قیمت فلزات مبدل گردیده است، این در حالیست که بصورت سنتی تا قبل از شیوع کرونا، بازارهای فلزات بیشتر تحت تاثیر سهامداران، مصرف کنندگان، دولت ها، دارایی ها، کارگران، محیط زیست و حامل های انرژی بود.

 بحران کووید 19، فرآیند نوسانات قیمت را تسریع بخشیده است و همچنین احتمالا باعث به جریان انداختن نوساناتی که بعدها بغرنج و پیچیده خواهند شد و موجب ایجاد نوسان قیمت در بازارهای مواد اولیه محصولات میشوند، میگردد. به هر روی، فلزات در محدوده های مختلف از فلز کبالت گرفته تا سنگ آهن، از وانادیوم آهن دار گرفته تا ضایعات آهنی، از کروم آهن دار گرفته تا آلومینیوم های اعلاء، از ورق نورد گرم (ورق سیاه) گرفته تا آلیاژ آلومینیوم، همگی همانطور که در دوره ی قبل از بحران ویروس کرونا پیش رفته اند؛ در طول دوران این بحران نیز، به همان صورت مسیر قبلی خود در جریان خواهند بود.

نوسانات غیر قابل اجتناب قیمت ها

دامنه ی خبری کووید 19 تقریبا شگفت آور است!! تصور این که در گذشته بازار به شکل معمول، چگونه بوده است، تقریبا امری دشوار به نظر می رسد!! سیاست های ملی گرایانه، جنگ های تجاری و بازرگانی، تغییرات جوی و آب و هوایی و اتوماسیون (ماشینی شدن) هوشمند، تنها بخشی از اثرات شدید عوامل موثر در زنجیره های تامین و عرضه میباشد.

در اینجا، 8 مورد از عوامل موثری که معتقدیم مهمترین تاثیرات را در زنجیره های تامین (عرضه) داشته اند شناسایی کرده و در قالب بهترین و کاربردی ترین راهنما در رابطه با اینکه چگونه زنجیره های تامین (عرضه) دستخوش تغییرات قرار خواهند گرفت، ارائه داده ایم:

تنوع زنجیره های تامین (عرضه) همواره به عنوان یک هدف بوده است، چه برای مدیریت ریسک خطرات، و چه برای کنترل هزینه ها!! به هر حال، بحران کووید 19 این نکته را به ما آموخته است که در مورد زنجیره تامین (عرضه) ریسک زیان و خطر فرآیند عرضه و تامین محصولات و نیز اهمیت قیمت و هزینه ها همواره وجود داشته است. بطور مثال: اجرای برنامه ریزی های موفق برای به حداقل رساندن هزینه ها، با وجود نقش مهم معاملات واسطه گری توسط نیروی انسانی، احتمال ریسک شکست بالایی دارد؛ همانند آنچه در شکل گیری بحران کووید 19 اتفاق افتاد.

در حال حاضر، این پیامدهای پیش بینی نشده و خارج از حیطه ی اختیار، سیگنال های اولیه و کلیدی به این مطلب هستند که چاره ای نداریم جز اینکه در آینده به زنجیره تامین و عرضه تنوع بیشتری ببخشیم؛ و این موضوع در صنعت فولاد بسیار پر اهمیت است. ظرفیت فولاد سازی جدید در ویتنام، مالزی، اندونزی و همچنین شروع مجدد فروش فولاد ترکیه به آسیای جنوب شرقی معاملات جدیدی را به منظور تنوع بخشی به این صنعت بوجود آورده است.

از طرف دیگر، افزایش تقاضای داخلی در کشورهایی نظیر چین، ظرفیت های بیشتری را برای توسعه و گسترش این صنعت بوجود خواهد آورد.

نوسانات و تغییرات گسترده ی قیمت ها در بازارها، نیاز اساسی به شفافیت و وضوح قیمت ایجاد میکنند. در برخی بازارها، افراد بر این باورند که مبنا و معیارهای سالانه قادرند نوسانات و عدم ثبات را به بهترین روش مدیریت نمایند، به صورتیکه همراه خود، قطعیت و بازدهی و بهره وری را به ارمغان بیاورند. نخبگان و فعالان اصلی بازار معتقدند که قیمت های کوتاه مدت و ناپایدار ریسک خطرات غیر ضروری را ایجاد میکنند.

این تفکر دو پیامد دارد:

یک—ریسک خطرات قیمت های کوتاه مدت و ناپایدار را افزایش میدهد و هزینه ی عدم بازدهی و ناکارآمدی متراکم را نادیده میگیرد!! فاصله ی انباشته بین قیمت های روزانه و مبنا و معیارهای سالانه را افزایش می دهد!!

دو—تغییرات مداوم بین قیمت های روزانه در واقع منعکس کننده ی وضعیت بازار عرضه و تقاضا میباشد و مبنا و معیار سالانه، در مورد سهامداران بازار که در صدد پرداخت قیمت برای مهار معیارهای سالانه هستند، اطلاعاتی را ارائه می دهد.

نگاهی به بازار غنی سازی مس TC/RC نمایانگر این نوسان است: از سال 2013 فاصله ی مداوم قیمت ها بین معیار و مبنای سالانه و ویترین آنلاین شاخص های اقتصادی بازار (TC/RC) نشان میدهد که سهامداران بازار با ریسک خطرات غیر ضروری مواجه شده اند و بازار متحمل عدم بازدهی و ناکارآمدی انباشته شده است. بازار غنی سازی مس به عدم بازدهی و زیان انباشته بالغ بر 200 درصد هر ساله، از سال 2013 تا 2018 و بیش از 1000 درصد در سال 2019 مواجه شده است. دوران پیش از بحران کووید 19 (سال های 2013 تا 2018) بیانگر این امر است؛ نوسان ایجاد شده توسط چنین رخدادهایی همانطور که در اعتصاب 49 روزه Escondida (بزرگترین معدن مس دنیا) در سال 2017 و نیز تعطیلی ناگهانی تولید مس در کارخانجات ذوب مس Sterlite (در کشور هند) در سال 2018 شاهد بودیم، موجب ایجاد این اختلاف و تغییر مداوم می گردد.

بر اساس تجربیات گذشته، قیمت های کوتاه مدت و ناپایدار ریسک خطر ایجاد میکنند و همچنین این موضوع به اثبات رسیده است که این امر علاوه بر اشتباه و خطا، موارد حقوقی و کیفری نیز برای بازار بوجود می آورد. این روزها، انتظار میرود که تعداد بازارهایی که به سمت نوسان و عدم ثبات پیش میروند، بیشتر و بیشتر شوند؛ لذا شفافیت اطلاع رسانی قیمت ها بعنوان عنصری مهم در ایجاد یک بازار قابل اطمینان و شفاف می باشد.

پی نوشت: نرخ TC/RC نرخ فرآوری کنسانتره مس / عبارت است از میزان تخفیف نسبت به قیمت فلز که برای تصفیه کنسانتره به شرکت های ذوب تعلق می گیرد.

در حال حاضر بازار جاری به نوعی، هم ریسک خطرات و هم عدم قطعیت را برای تمامی بخش های زنجیره ی تامین و عرضه نشان میدهد. ناآرامی های اقتصادی موجود در برخی شرکت ها و موسسات بازرگانی و بخش های مختلف بازار، فرصت های جدیدی را برای سایرین ایجاد نموده است. سرمایه های خصوصی و تولید کنندگان بزرگ و نیز خریداران با ترازنامه های قوی به این فرصت پیش آمده، بعنوان یک فرصت عالی و طلایی برای ایجاد ارزش، تنوع بخشی، کسب درآمد و قدرت نفوذ بیشتر در جریان عرضه (تامین) می نگرند. این وضعیت، زنجیره ی تامین (عرضه) را در تلاطم و پر از فراز و نشیب نگاه خواهند داشت؛ و همچنین با ترغیب داوطلبان جدید و نیز گسترش و شکوفایی زنجیره ی عرضه، بحران های وضعیت موجود را کاهش داده و قیمت های جدید توام با پویایی بازار را به ارمغان خواهند آورد.

راه برون رفت از مشکلات ناشی از پیش بینی های مبهم از سیگنال های مثبت و منفی بازار و رسیدن به پارامترهای قابل اتکاتر، حرکت به سوی اتوماسیونی (ماشینی) نمودن کسب و کار و استفاده از سیستم های خرید و فروش، تولید و حسابداری بر بستر دیجیتال مارکتینگ (وب) و رهایی از وابستگی به واسطه گری های مبتنی بر نیروی انسانی میباشد.

مزایای اتوماسیونی (ماشینی) شدن زنجیره های تامین و عرضه را میتوان حداقل در 3 گروه ارائه نمود که عبارتند از:

  • حرکت به سمت واقعی نمودن سفارشات و ارائه تولیدات بر مبنای نیاز واقعی، به جای تولید بر اساس انبوه تقاضاهای مبهم و کاذب در بازار پر تلاطم و پر نوسان.
  • کاهش هزینه های تولید در کشورهایی که از قبل تولیداتی با تامین بیرونی کالا داشته اند و به طور گسترده به واسطه گری نیروی انسانی وابسته بوده اند. (تهیه مواد اولیه بصورت وارداتی به جهت تولید محصولات خود)
  • انگیزه دادن به برخی کشورها به جهت راه اندازی استراتژی های بکارگیری اشتغال پویاتر و پر تکاپو به منظور جبران از دست رفتن برخی شغل ها، با توجه به جریان اتوماسیون (ماشینی شدن هوشمند).

ایالات متحده ی آمریکا، درصدد فراهم آوردن تولیدات با هزینه ی کمتر به لحاظ اقتصادی، اشتغال، و در برخی موارد متمایل شدن به سمت و سوی استقلال و خودکفایی میباشد. این امر زمانی اتفاق می افتد، که شرکت ها درصدد نزدیکتر کردن حد فاصل بین تولید و تقاضای مشتری— برای ایجاد زنجیره های تامین (عرضه) کوتاهتر و بوجود آوردن تولیداتی که ذاتا قابلیت بیشتری برای پاسخگویی به تغییرات بازار تقاضا را داشته باشند.

کارخانجات ذوب آهن، نظیر کارخانه فولاد Big Rivers عملیات بروز رسانی خود با زیرساخت اتوماسیون (ماشینی شدن هوشمند) و بر اساس طرحی که فاصله گذاری اجتماعی را نیز لحاظ و احداث کرده است و مزیت های واضح تری را نسبت به کارخانجات ذوب آهن بزرگتر و یکپارچه داشته، انجام داد.

در دوران پسا کرونا پیش بینی می کنیم که دولت ها نقش فعالتری در تحت نفوذ قرار دادن زنجیره های تامین و عرضه به منظور افزایش ایجاد رقابت پذیری اقتصادی میان کشورها از طریق جنگ های تجاری ایفا نمایند؛ از جمله این سیاست ها میتوان به کشورهایی اشاره نمود که در آنها دولت ها عهده دار مسئولیت هستند، قانون تصویب میکنند و سیاست های سرمایه داری و ذخیره دارایی را برای حمایت از صنایع و مشاغل در پیش می گیرند و درصدد استقلال و خودکفایی بیشتر هستند، و یا از سرمایه گذاری های استراتژیکی اجرا شده در چین ایده می گیرند و عمل می کنند.

پیش بینی کلی این است که زنجیره های تامین و عرضه هر چه بیشتر به سمت ملی- منطقه ای شدن برای ایجاد سطوح بالاتری از استقلال منابع و ثبات پیش روند!!

این امر به دو شکل قابل اجرا میباشد:

  • سرمایه گذاری های استراتژیکی
  • سیاست های حمایتی از صنایع داخلی

ناظران و بازرسان چینی اذعان داشتند که روسای تجاری پکن، مقامات منطقه ای را به تسهیل صدور تعهدنامه های گمرکی به منظور انجام پروژه هایی با زیرساخت های مالی برای کنترل افزایش مداوم در نرخ قیمت ماشین آلات سنگین تشویق می نمایند. این احتمال نیز وجود دارد که علاوه بر بسته ی تشویقی دو تریلیون دلار آمریکا، لیستی از هزینه های ایجاد یک زیرساخت بلندمدت با پاداش های اضافی ادغام شده و بعنوان بخشی از تلاش دولت به منظور بازگشایی و راه اندازی مجدد اقتصاد کشور صرف شود. همچنین احتمال دارد که کشورهایی که سنگ معدن های قیمتی و مواد خام را از طریق حمل دریایی به خارج صادر میکنند، نسبت به ساخت محصولات فلزی و آلیاژی در کشور خودشان علاقه نشان بدهند و بدین ترتیب به زنجیره های تامین (عرضه) در کشور خودشان هویت و ملیت دوباره ببخشند و دیگران را نیز وادار نمایند تا محصولات خودشان را در کشور خودشان تولید نمایند.

این امر لزوما یک عدم اطمینان و یا بدبینی نسبت به مساله جهانی شدن نیست، بلکه تنها جرقه ای است که به جهت ایجاد بومی سازی در زنجیره های تامین (عرضه) زده شده است!!

برخی زنجیره های تامین و عرضه علی الخصوص آنهایی که با حمل و نقل برقی و تکنولوژی های ذخیره انرژی الکتریکی سر و کار دارند، زمانیکه بازار تقاضا از بازار تامین و عرضه پیشی بگیرد، تحت فشار و مضیقه قرار خواهند گرفت!! بدلیل آنکه خریداران درصدد تسریع هوشمند سازی ابزارهای مربوطه، انرژی پاک، اینترنت اشیاء و یا استراتژی مربوط به آنها هجوم آورده اند. رقابت برای تامین مواد اولیه خام باتری تقریبا شدید و پرتلاطم است؛ و نگرانی ها و دغدغه های استراتژیکی در مورد عقب ماندن از این رقابت ها وجود دارد، همانند کمپانی TESLA.

در برخی موارد اتخاذ یکپارچگی عمودی تغییرات مداوم برای زنجیره های تامین (عرضه) را کنترل می نماید. ترکیبات باتری های الکتریکی در حال تغییر به سمت نسل هایی هستند که نسبت به قبل، نیکل بیشتر و کبالت کمتر دارند، این نوسان شدید در بازار تقاضا روی مابقی زنجیره- های عرضه که به نوعی مصرف کنندگان این مواد خام بوده اند نیز تاثیر خواهند گذاشت. در حال حاضر، 70 درصد نیکل در فولاد ضد زنگ استفاده میشود. با ادامه ی رشد سریع بازار تقاضای فولاد ضد زنگ، ظهور ناگهانی دومین مشتری اصلی کلاس 1 نیکل، یعنی تولیدکنندگان باتری لیتیوم- یون ، رقابت خود را برای نیکل و ایجاد چالشی میان تولیدکنندگان برای کنترل بازار تقاضا افزایش خواهند داد. رشد بازار تقاضا برای نیکل و کبالت موجب میشود که تولیدکنندگان محصولات خود را افزایش داده و افراد جدیدی نیز در این میان ظهور کنند، اما برآورد کردن زمان دقیق آغاز تولید محصول جدید، کاملا در حیطه ی اختیار آنها نیست!!

تغییرات آب و هوایی بعنوان دغدغه ی اصلی جغرافیایی- منطقه ای احتمالا نگاهی به تیترهای خبری و اهم اخبار دارد؛ که اگر چنین باشد، شرکت ها و تجارتخانه ها یا به کاهش مصرف کربن در محصولاتشان به دلایل اقتصادی، ادامه خواهند داد و یا به منظور ارتقای نام تجاری و شهرت شان اقدامات لازم را پیگیری خواهند نمود.

در واقع این جریان، روی روند سرمایه گذاری ها نیز موثر خواهد بود:

بطور مثال: شرکت مدیریت سرمایه گذاری BlackRock حدودا مبلغ 7 تریلیون دلار در دارایی های تحت مدیریت (AUM) خود سرمایه گذاری کرده، و اخیرا تصمیم به خروج از فرآیند سرمایه گذاری در شرکت ها گرفته و بر اساس این تئوری میتوان اینگونه استنباط نمود که ریسک خطرات به شکل قابل توجهی بالا رفته است. این مساله حتی روی طراحی و راه اندازی کارخانجات نیز تاثیرگذار خواهد بود و همچنین موجب تسریع بازار تقاضای سنگ فلزات مرغوبتر و احتمالا توقیف استفاده از سنگ فلزات بی کیفیت تر که جهت عرضه به بازار بایستی انرژی بیشتری صرف غنی سازی آنها نمود، میشود.

با توجه به اینکه هنوز اطلاع دقیق و قطعی در مورد روند تغییرات آب و هوایی و نقش آنها در روند اجرائی زنجیره های تامین و عرضه نداریم. امکان بروز اختلافات بزرگ در روند این زنجیره ها به دلیل رخداد های آب و هوایی وجود خواهد داشت.

برای مثال: کشور برزیل امسال بارندگی شدید در ماه های ژانویه و فوریه را تجربه کرد که موجب آسیب به زیرساخت های ارتباطی معادن و بنادر گردید و باعث کاهش 6 میلیون تنی حمل و نقل دریایی کالا با کشتی شد. بحران کووید 19 و تعطیلی گسترده صنایع آلاینده، اثرات فوری و ناگهانی تغییرات جوی و آب و هوایی را تا حدودی تعدیل نمود، اما همچنان نگرانی های ناشی از بازگشایی و راه اندازی مجدد اقتصادی به شکل سرتاسری و تاثیر آنها بر رخدادهای جوی و آب و هوایی پا بر جاست؛ چرا که این موضوع در آینده زنجیره های تامین و عرضه را مختل و حتی متوقف خواهد نمود.

چالش اصلی پس از بحران کووید 19، یافتن تعادل و توازن میان عرضه و تقاضا است. سوالی که در اینجا مطرح میگردد این است که بازار عرضه با چه مولفه هایی پس از بازگشت به شرایط عادی مواجه خواهد بود؟؟!!

بازار تقاضا به شدت بستگی به مساله اطمینان مصرف کننده، و نیز بروز و یا عدم بروز تغییرات مشخص در رفتارهای مصرف کننده بدلیل بحران بیماری از سر گذشته، در دوره ی پس از رکود اقتصادی دارد. همچنین مساله دیگر اینست که آیا بسته های تشویقی دولت، قادر به داغ نمودن بازار تقاضا برای برخی محصولات خاص میباشند؟؟!! کنترل و نظارت دقیق و مستمر بر عرضه و تقاضا به منظور برقراری توازن و تعادل بر بازار و جلوگیری از بروز شرایط مازاد عرضه و یا کمبود عرضه می باشد؛ در حالیکه عدم پیگیری این مساله میتواند به ریسک خطر و همچنین نوسان و تزلزلی که در سال 2020 در بازارهای تجاری وجود دارد، بیفزاید!!

در ماه آوریل سازمان تجارت جهانی(WTO) گزارشی ارائه نمود که در آن پیش بینی شده است که بازار تقاضای جهانی نسبت به دوران بحران مالی شدیدی که در بین سال های 2008 تا 2009 وجود داشته، دچار افت شدیدتری خواهد شد!!

فیزیک اقتصادی میتواند عکس العمل های عجیبی از خودش بروز دهد، همانند آنچه در قیمت نفت اتفاق افتاد و برای مدتی هر چند کوتاه قیمت منفی را تجربه نمود.

در این شرایط، هدف اصلی ایجاد تعادل و توازن است. نوسانات و تغییرات بازار به شکلی است که مواجه با آنها برای تمامی فعالین بازارها غیر قابل اجتناب خواهد بود؛ و آنهایی که تنها نقش نظاره گر منفعلانه دارند بزودی با مشکلات عدیده و حتی نابود کننده ای مواجه خواهند شد بطوریکه کسب و کارشان را بطور جدی تهدید خواهد نمود.

تحت تاثیر بودن بازارهای کالا و محصولات از طریق فشارها و اجبارهای داخلی و خارجی دقیقا حتی بعد از بحران بیماری کووید 19 نیز ادامه خواهد داشت. بی ثباتی بازار و نوسان تجربه شده ی پیشین در رابطه با بیماری کرونا، بوسیله ی تغییرات ناشی از کاهش و بهبود این همه گیری، عدم هماهنگی در بازگشایی ارگان های دولتی در سرتاسر جهان، اثرگذاری تغییر رفتارهای مصرف کنندگان بر بازار تقاضا، همگی یطور بسیار بغرنج تر و پیچیده تر مجددا به منصه ی ظهور خواهند رسید.

صاحبان کسب و کار جهت حفظ موقعیت تجاری خود نیاز به اطلاع و آگاهی نسبت به این فشارها و اجبارها و نیز تاثیر احتمالی آنها بر بازارهای کالا، خواهند داشت. در این خصوص، یافتن پاسخ های مناسب مربوط به سوالات مهم و چالش برانگیز که در ذیل آمده، از ضروریات امر میباشد. سوالاتی از قبیل:

  1. چطور و به چه صورت ویژگی ها و عوامل موثر بر یک کالا یا گروه های کالایی هم خانواده را شناسایی میکنید؟؟
  2. بررسی روندهای قیمتی و تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال قیمت ها چه اطلاعاتی در مورد عوامل موثر بر قیمت محصولات در بازار و پیش بینی های اقتصادی ما میدهند و تا چه اندازه قابل اتکا هستند؟؟
  3. اخبار روزانه از چه طریقی قادر هستند که ما را از تصمیماتی که در رابطه با توصیفات کمی و کیفی کلی تر و جامع تر میباشند، آگاه سازند؟؟
  4. پویایی و تغییرات بازار در آینده را چطور مشاهده و پیش بینی می نمائید؟؟

بحران کووید 19 توانایی ما در مدیریت کار و تجارت، مسائل اقتصادی، و نیز شیوه ی زندگی مان را تحت الشعاع خود قرار داد و زنجیره های تامین (عرضه) را در معرض آسیب پذیری، نوسان و ابهام قرار داده است!!

بی ثباتی و نوسانی که قبل از بحران کووید 19 در بازار وجود داشته؛ پس از این بحران نیز، با شدت و حدت بیشتری بروز و ظهور خواهد نمود. ابهام و نوسان و بی ثباتی بایستی بعنوان هسته مرکزی برنامه ریزی های آینده قرار گرفته و رهبران بازار و صاحبان کسب و کار، در واقع بعنوان پیش قراولان و پیشگامان شکل گیری مجدد زنجیره های تامین (عرضه) و یا حداقل بعنوان افرادی که قادر به پاسخگویی سریع به تغییرات بازار هستند، محسوب شوند.

ناآگاهی و یا بر اساس حدس و گمان پیش رفتن در معاملات تجاری بازار، میتواند ریسک خطر غیر ضروری و غیر قابل جبرانی را به ارمغان بیاورد. افرادی که دید بهتر و روشن تری نسبت به موقعیت ها دارند، قادر به پیش بینی بهتر و دقیق تر رخدادها نیز خواهند بود؛ و همچنین میتوانند تصمیماتی بر پایه ی اطلاعات مطمئن و همه جانبه که از هر نظر برایشان سودآور و پرقدرت خواهد بود، اتخاذ نمایند

مقالات پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.

آواتار موبایل
منوی اصلی x